آموزش مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.
وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.
مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.
مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.
چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟
مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی کند.
عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.
عوامل موثر بر مدیریت سرمایه کدامند؟
برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند
1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،
2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،
3- بررسی نتیجه معامله و ….
در مورد این عوامل بحث می کنیم:
1- بازاری که معامله می کنیم را بشناسیم
قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.
2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار
قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.
بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.
سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمیکند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.
در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.
پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.
3- نتیجه معاماه را بررسی کنید
تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.
در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.
در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.
3-1- معاملات برنده و بازنده
این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه کنیم. فکر کنید؛ شما معاملهگری هستید که در جهت بازار معامله میکنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود میبرید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.
حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.
2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده
اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟
اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.
اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
شاخص هایی برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت های معاملاتی بازار استفاده می شود:
- ریسک
- بازده
- حجم معاملات
- نسبت بازده به ریسک
- نسبت افت سرمایه
ریسک
کلمه ریسک بیشتر مردم را به یاد خطر و ضرر می اندازد. اما ریسک وضعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت ناشی می شود.
وقتی ریسک می کنید، خطر می کنید و امیدوارید که شانس خود را بدست آورید. شما می توانید از این فرصت ها برای رسیدن به اهداف خود بر اساس توانایی های شخصی خود و درک درستی از تهدیدات احتمالی استفاده کنید.
بازده
سود حاصل از سرمایه گذاری را نرخ بازده می گویند.
سرمایه گذاران در بازار سهام از طریق افزایش قیمت سهام و سود نقدی سالانه خود پاداش دریافت می کنند.
بازده بهینه می تواند تابعی از نظر سرمایه گذاری، هزینه های معامله، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. بنابراین معیار خاصی برای تعیین درصد عملکرد بهینه وجود ندارد.
در واقع، کسب بازده خوب تا حد زیادی نتیجه مهارت های معاملاتی سرمایه گذاران، توانایی آنها در مدیریت سرمایه خود در تمام مراحل یک موقعیت معاملاتی، از لحظه ورود تا خروج و گرفتن بهترین نتایج است.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمتی معادل مالکیت آنها به دست می آورد، حجم نامیده می شود. واحدهای مختلفی برای محاسبه دارایی ها در بازار سرمایه گذاری وجود دارد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت ریسک به پاداش یکی دیگر از معیارهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است.
این نسبت برای هر موقعیت معاملاتی از تقسیم بازده مورد انتظار بر ریسک احتمالی به دست می آید. سرمایه گذاران باید قبل از سرمایه گذاری این نسبت را محاسبه و ارزیابی کنند. این شاخص ارزش یک سرمایه گذاری را نشان می دهد.
نسبت ریسک به پاداش در واقع نشان می دهد که اگر سرمایه در معرض خطر باشد چند برابر بازده ممکن است.
یکی از مهم ترین کاربردهای نسبت ریسک به پاداش، تعیین محدودیت های سرمایه گذاران عاطفی است که اغلب ریسک های غیرمنطقی را انجام می دهند.
محاسبه این نسبت قبل از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار ایجاد می کند؛ رویای سودهای نجومی سرمایه گذار اغلب منجر به پذیرش ریسک سنگین و زیان آور می شود.
نرخ از دست دادن سرمایه (افت سرمایه)
نرخ از دست دادن سرمایه نرخی است که در آن قیمت دارایی یک سرمایه گذاری، دفتر معاملات یا صندوق در یک دوره زمانی مشخص کاهش می یابد.
این نسبت که به صورت درصد بیان میشود، مقداری است که در آن ثروت سرمایهگذاری در یک سری معاملاتی که شکست میخورند یا بدون سود معامله میشوند، کاهش مییابد. نرخ زیان سرمایه از تفاوت بین سطح سرمایه قبلی قبل از زیان و سطح سرمایه فعلی پس از زیان به دست می آید.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه کاملا شخصی است و می تواند بر اساس شخصیت، روحیه و اهداف شما متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه ای که دارید، اهدافی که تعیین می کنید و زمان لازم برای رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده اید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه شما نقش دارند.
مدیریت سرمایه علمی است که نه تنها به بقای سرمایه شما کمک می کند، بلکه در صورت مدیریت صحیح، قطعا سرمایه شما را افزایش می دهد. بنابراین هرکسی باید سرمایه خود را در جهت درست مدیریت کند و بسته به الگوی سرمایه گذاری فرد، بازدهی سرمایه وی ممکن است متفاوت باشد.
هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای سرمایه است و کسب سود و افزایش سرمایه همچنان مهم خواهد بود.
انواع مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه هولد
بهترین کار این است که حداکثر سرمایه را در بازار ارز دیجیتال به صورت هولد باشد.
به همین دلیل، منطقی است که 80٪ از کل دارایی های خود را به ارز دیجیتالی اختصاص دهید که دارای ارزش است و آینده روشنی دارد و آن را برای بلندمدت (بیش از یک سال) نادیده می گیرد.
مدیریت سرمایه برای معاملات فیوچرز و اسپات
از 20 درصد سرمایه استفاده کنید تا کمی بیشتر ریسک کنید و از آن برای تجارت استفاده کنید.
اما مدیریت پول در معاملات نیز قوانین خاص خود را دارد که باید به آنها توجه کنید. با فرض اینکه 20 درصد از 100 میلیون ما 20 میلیون باشد، دوباره این 20 میلیون را به عنوان دارایی 100 درصد در نظر می گیریم و دوباره آن را به 80 درصد برای معاملات نقدی و 20 درصد برای معاملات آتی تقسیم می کنیم.
قانون 20-80 را به شما معرفی کردیم، قانونی کلی که در زمینه های مختلف کاربرد دارد.
استراتژی خرید و فروش پلکانی چیست؟
به زبان ساده، خرید مرحله ای، خرید یک سهام در چند مرحله و با قیمت های مختلف است.
گاهی اوقات برخی از سرمایه گذاران زمانی که متوجه پتانسیل رشد یک سهم می شوند، اما از سلامت کوتاه مدت آن مطمئن نیستند، خرید خود را به بخش های مختلف تقسیم می کنند.
معاملات نردبانی راهی برای ضرر بیشتر معامله گران موفق و کسب درآمد بیشتر است و ریسک معامله را تا حد زیادی کاهش می دهد.
این بدان معناست که ما با سرمایه ای که قصد داریم برای هر سهم کنار بگذاریم به صورت منطقی و معقول برخورد می کنیم و به تدریج نزدیک به سقف پایین قیمت سهام می خریم و به تدریج نزدیک به سقف بالایی می فروشیم.
بازار همیشه ثابت نمی ماند و ما نباید انتظار داشته باشیم که بازار همیشه مثبت باشد و هر صعودی به دنبال آن یک نزول باشد و هر سقوطی افزایش یابد.
مهم است که یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم که با تحمل ریسک ما مطابقت داشته باشد، ضررهای ما را به حداقل برساند و از طریق خرید و فروش مناسب سود خوبی به دست آورد.
در این صورت، بازار منفی نه تنها برای ما ناامیدکننده و ناراحت کننده خواهد بود، بلکه جذاب نیز خواهد بود.
خرید سهام در پایین و فروش نزدیک به بالا دقیقاً چیزی است که بارها شنیده ایم.
برای کاهش زیان و افزایش سود، تعیین کف و سقف قیمت مناسب برای یک سهم مهم است.
ریسک چیست؟
کلمه لاتین ریسک که در فارسی به مفهوم خطر معروف است یکی از اساسی ترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. در زیر قصد داریم ریسک های سرمایه گذاری را شرح دهیم.
به عبارت ساده، مفهوم ریسک به ضرر احتمالی ذاتی هر نوع سرمایه گذاری اشاره دارد. با ورود به دنیای معاملات، اجتناب از ریسک غیرممکن است و برای انجام محاسبات منطقی و سرمایه گذاری هوشمندانه، باید همیشه درصد مشخصی از ریسک را در نظر بگیریم.
برخی افراد به اشتباه معتقدند که ریسک فقط به معنای نوسانات بازار یا اقدام به سبک قمار برخی معاملهگران است، در حالی که ریسک در جنبه اصلی آن به عدم اطمینان اشاره دارد.
اهمیت تعیین ریسک
به همین دلیل همه افرادی که به تجارت می پردازند باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظار آنها خواهد بود.
ریسک داراییهای مختلف و همچنین ریسک مدیریت سرمایه بزرگ و کوچک شامل اجزای گسترده و متفاوتی است، اما تمرکز این مقاله بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک بازار سهام برای سرمایهگذاران واقعی است.
در واقع، بسیاری بر این باورند که از آنجایی که بازار سرمایه ذاتاً مربوط به معاملات ارزی و سفته بازی است، درک عمیق این مفهوم یکی از الزامات اساسی برای انجام معاملات موفق در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک ها به انواع مختلفی تقسیم می شوند و ریسک های بازار مالی را می توان به دو دسته سیستمی و غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک سیستماتیک
مربوط به رویدادهای کلان اقتصادی و تحولات سیاسی است نه صنایع یا شرکت های خاص. بارزترین ویژگی این نوع ریسک، غیرقابل پیشبینی بودن آن است، زیرا رویدادهای مهم و مهمی را در سطح ملی یا جهانی در بر میگیرد و پیامد و تأثیر نهایی این رویدادها به طور کلی قابل پیشبینی و محاسبه نیست.
با در نظر گرفتن برخی دفاعها، معاملهگران باید همیشه برای چنین رویدادهایی آماده باشند، زیرا ممکن است در هر زمانی رخ دهد و میزان و آسیبپذیری تأثیر این بحرانها مشخص نیست. نمونه هایی از ریسک های سیستمی عبارتند از تغییرات در نرخ بهره، تاثیر تورم، تحریم های بین المللی، جنگ ها و غیره.
ریسک غیر سیستماتیک
ناشی از رویدادهای داخلی بازار سهام مانند وضعیت صنعت، وضعیت عمومی شرکت، تغییر سهامداران عمده و … است و تا حد زیادی از طریق دانش تحلیل بازار قابل پیش بینی است. در واقع این اتفاقات مربوط به یک صنعت یا شرکت خاص است و معمولا بر کل بازار تاثیری ندارد.
در سالهای اخیر، برخی صنایع خاص نقش مهمی در تامین نیازهای درآمدی کشور داشتهاند، بنابراین سرمایهگذاران نسبت به اخبار و رویدادهای پیرامون این شرکتها به شدت نگران و حساس هستند.
فعالان بازار به دقت کوچکترین تغییرات در شرایط عملیاتی خود را رصد می کنند و می توانند باعث نوسانات قیمتی چشمگیر در ارزش سهام این شرکت ها شوند.
به عنوان نمونه از این موارد می توان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکت های پتروشیمی در قانون بودجه اشاره کرد که به وضوح بر قیمت سهام گروه های محصولات شیمیایی بیشتر است.
تغییرات در نرخ سوخت صنعتی، قوانین مالیاتی شرکت ها، عوارض واردات و صادرات، ترکیب هیئت مدیره و غیره همگی نمونه هایی از ریسک های غیر سیستماتیک هستند.
ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
این ریسک در صورتی به وجود می آید که گزینه های سرمایه گذاری متعددی داشته باشیم. به عنوان مثال، سرمایه گذاری در سهام یا اوراق قرضه. تفاوت در نرخ بهره بین این دو سرمایه گذاری می تواند به ما این امکان را بدهد که یکی از دو گزینه ای را انتخاب کنیم که برایمان ریسک کمتری دارد.
ریسک تورم (Inflation risk)
افزایش نرخ تورم آن را برای بازده سرمایه گذاری موثر می کند، زیرا سود خالص از تفاوت بین بازده کل و نرخ تورم به دست می آید. به عنوان مثال، اگر انتظار بازدهی 50 درصدی داشته باشیم و تورم سالانه 15 درصد باشد، در نهایت با بازدهی 35 درصدی مواجه خواهیم شد.
با افزایش تورم، در این شرایط کارایی کمتری داریم. پس باید سرمایه گذاری با بازدهی بالاتر را انتخاب کنیم که در نهایت پس از کسر تورم رضایت ما را به همراه داشته باشد. این ریسکی که به دلیل افزایش نرخ تورم بر فرد تحمیل می شود، ریسک تورمی نامیده می شود.
ریسک مالی (Financial risk)
شرکت در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان تسهیلات و تعهدات مالی دارد. هر چه شرکت تعهدات مالی بیشتری داشته باشد و وام های بیشتری بگیرد، توانایی شرکت برای رشد و افزایش سودآوری کمتر می شود.
به این ریسک ریسک مالی می گویند. بسیاری از سرمایه گذاران این موضوع را هنگام خرید سهام شرکت در نظر می گیرند و از شرکت هایی که به دلیل ریسک مالی دارای تعهدات مالی قابل توجهی هستند به نفع گزینه های کم خطرتر خودداری می کنند.
ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی های مطلوب دارایی هایی با نقدینگی بالا هستند. اگر فروش آن دارایی آسان نباشد، صاحب آن دارایی در معرض ریسک نقدینگی قرار می گیرد. سهام نیز این ریسک را دارند. فرض کنید قصد دارید سهام یک شرکت را در بازار بفروشید، اما هیچکس سهام را به دلیل عملکرد ضعیف شرکت خریداری نمی کند.
در این مورد، شما در معرض خطر انحلال هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهام بیشتر باشد و معامله راحت تر باشد، ریسک کمتری دارد.
ریسک نرخ ارز (currency risk)
برای شرکت های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار مهم است. اگر شرکتی را می خواهید که بیشتر مواد اولیه خود را وارد کند، با ریسک نرخ ارز مواجه می شود و با افزایش نرخ ارز متحمل هزینه های قابل توجهی می شود.
با افزایش هزینه ها، سودآوری شرکت کاهش می یابد و نتیجه نهایی این است که سرمایه گذاران تمایلی به خرید شرکت ندارند. البته این ریسک یک ریسک غیر سیستماتیک است که کسب و کار کنترلی بر آن ندارد.
ریسک تجاری
در ریسک تجاری، نگرانی این است که آیا شرکت می تواند محصول خود را بفروشد و هزینه های عملیاتی خود را پوشش دهد. به عبارت دیگر، ریسک کسب و کار تمام هزینه های حفظ یک کسب و کار را در نظر می گیرد.
این هزینه ها شامل دستمزد، هزینه های تولید، اجاره تسهیلات، هزینه های اداری و اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، خطر عدم پرداخت سود یا اصل بدهی است. این نوع ریسک برای سرمایه گذاران اوراق قرضه نگران کننده است.
اوراق قرضه دولتی کمترین ریسک نکول و در نتیجه کمترین بازده را دارند. از سوی دیگر، اوراق بهادار شرکتی دارای بالاترین ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک کشور
ریسک کشور ناتوانی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی خود است. اگر این ریسک رخ دهد، عملکرد بقیه بخش مالی کشور نیز آسیب خواهد دید.
آسیب های مرتبط به سایر کشورها نیز ممکن است. این خطر عمدتاً در کشورهای در حال توسعه با کسری بودجه زیاد رخ می دهد.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ای از ریسک سیستمیک است. در این مورد، بی ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل نظامی، تغییر در قوانین دولت می تواند بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر بگذارد.
این ریسک به عنوان ریسک ژئوپلیتیکی نیز شناخته می شود. مشکل این ریسک این است که هر چه افق زمانی سرمایه گذاری طولانی تر باشد، ریسک نیز بیشتر می شود.
دوره آموزش ارز دیجیتال برای شما طراحی شده است، شما نیازی به دانش قبلی ندارید.
شما به هیچ دوره اضافی نیاز ندارید، آموزش از مقدماتی تا پیشرفته است.
بدون آموزش عملی نمی توانید یک معامله گر حرفه ای شوید، این دوره عملی زیر نظر اساتید برگزار می شود و پس از اتمام دوره از پشتیبانی حرفه ای برای تسلط بیشتر برخوردار خواهید شد.
این دوره شامل پشتیبانی مادام العمر در حین و بعد از آموزش می باشد. کادر پشتیبانی آموزشی به تمامی سوالات شما اعم از حضوری و تلگرامی پاسخ خواهند داد.
حداقل مبلغ سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال 300 هزار تومان است و پیشنهاد ما برای شروع سرمایه گذاری حداقل مبلغی است که شما برای آزمون و خطا از آن استفاده میکنید پس نیازی به سرمایه بالا برای شروع سرمایه گذاری نیست.
این دوره شامل به روز رسانی های رایگان مادام العمر در طول آموزش و بعد از آن است.
این دوره ها به صورت VIP، تعداد بسیار محدود و مکالمه محور طراحی شده اند.
این دوره برای چه کسانی مناسـب اسـت؟
- کسانی که به دنبال تسریع فرایند توسعه نرمافزار هستند.
- کسانی که به دنبال یادگیری یک فریمورک مالتی پلتفرم هستند.
- کسانی که علاقهمندبه ارتقای فنی و درآمدی هستند.
این دوره برای چه کسانی مناسـب نیست؟
- کسانی که دنبال پیشرفت و افزایش سرمایه نیستند
- کسانی که مایل به ارتقای سطح فنی خود در توسعه نرمافزار نیستند
- همه دسته ها
- دسته بندی نشده