مقدمه ای بر استراتژی مومنتوم

سرمایه‌گذاری مومنتوم روی کاغذ، کمتر شبیه یک استراتژی سرمایه‌گذاری است و بیشتر مشابه یک واکنش تند به اطلاعات بازار است. ایده فروش بازنده ها و خرید برندگان اغوا کننده است، اما به خاطر داشته باشید، “پایین بخر، بالا بفروش”.

در این مقاله به استراتژی مومنتوم و مزایا و مشکلات آن می پردازیم.

• سرمایه گذاری مومنتوم یک استراتژی معاملاتی است که در آن سرمایه گذاران، اوراق بهادار، سهام یا ارز که در حال افزایش ارزش یا قیمت هستند را خریداری می کنند و زمانی که به نظر می رسد به اوج خود رسیده اند آنها را می فروشند.
• هدف این است که با یافتن فرصت‌های خرید در روندهای صعودی کوتاه‌مدت با نوسانات کار کنید و زمانی که دارایی شروع به از دست دادن شتاب صعودی کرد، فروش را انجام دهید.
• سپس، سرمایه گذار پول نقد را می گیرد و به دنبال روند صعودی کوتاه مدت بعدی یا فرصت خرید می گردد و این روند را تکرار می کند.
• معامله‌گران ماهر می‌دانند که چه زمانی باید در یک پوزیشن مناسب قرار بگیرند، چه مدت آن را نگه دارند و چه زمانی باید از آن خارج شوند. آن‌ها همچنین می‌توانند به جهش‌ها یا فروش‌های کوتاه‌مدت ناشی از اخبار واکنش نشان دهند.
• خطرات معاملات مومنتوم شامل ورود خیلی زود به یک موقعیت، خیلی دیر بسته شدن و حواس پرتی و از دست دادن روندهای کلیدی و انحرافات فنی است.

پدر استراتژی مومنتوم

اگرچه ریچارد دریهاوس اولین سرمایه‌گذار مومنتوم نبود، از این روش سرمایه گذاری استفاده کرد و آن را به استراتژی کاربردی برای اداره سرمایه‌های خود، تبدیل کرد. فلسفه او این بود که می توان با «خرید بالا و فروش بالاتر» درآمد بیشتری به دست آورد تا با خرید سهام کم قیمت و منتظر ماندن تا بازار دوباره آنها را ارزیابی کند.

بسیاری از تکنیک‌هایی که او استفاده می‌کرد پایه‌های اولیه چیزی شد که امروزه استرتژی مومنتوم نامیده می‌شود.

استراتژی مومنتوم چیست؟

تکنیک خرید و فروش دارایی بر اساس قدرت روندهای اخیر بازار به عنوان استراتژی مومنتوم شناخته می شود. این استراتژی بر این مفهوم استوار است که اگر یک حرکت قیمت دارای مومنتوم کافی باشد، در همان جهت ادامه دار خواهد بود.

وقتی یک دارایی به قیمت بالاتری می رسد، معامله گران و سرمایه گذاران بیشتر به آن توجه می کنند و قیمت بازار را حتی بالاتر می برد. این تا زمانی ادامه می یابد که تعداد زیادی از فروشندگان وارد بازار شوند، مانند زمانی که یک حادثه غیرمنتظره آنها را وادار می کند تا در قیمت دارایی تجدید نظر کنند، زمانی که فروشندگان کافی در بازار وجود دارد، حرکت ترند تغییر می کند و قیمت یک دارایی کاهش می یابد.

هدف اصلی سرمایه‌گذاری بلندمدت مبتنی بر بنیاد، «خرید در کف، فروش در سقف» است. در حالی که هدف از معاملات مومنتوم “خرید در سقف و فروش حتی در سقف های بالاتر” است. اما چگونه تشخیص دهیم که حرکت در سهام یا ارز وجود دارد یا خیر؟ شاخص های مومنتوم زیادی وجود دارد که به ما کمک می کند تا دارایی مورد نظر را از لحاظ مومنتوم تجزیه و تحلیل کنیم. اندیکاتورهای مومنتوم به ما در تشخیص ضعف یا قدرت یک روند کمک می کنند.

اساس سرمایه گذاری مومنتوم

معامله گری در بازارهای مومنتوم نیازمند رعایت قوانین مدیریت ریسک در زمان نوسانات، ازدحام بیش از حد و تله‌های پنهانی هستند که سود را کاهش می‌دهند. فعالان بازار به طور معمول این قوانین را نادیده می گیرند. به منظور سرمایه گذاری به روش استراتژِ مومنتوم باید 5 مرحله زیر را طی کنید:

• انتخاب یا پیدا کردن سهام مناسب
• کنترل و مدیریت ریسک
• زمان ورود مناسب به پوزیشن
• مدیریت معامله
• خروج از معامله

انتخاب سهام مناسب

رابرت نستور، مدیر اجرایی Qraft Technologies ایالات متحده، می‌گوید که سرمایه‌گذاران مومنتوم هنگام انتخاب سهام پنج عامل را در نظر می‌گیرند: سودآوری، مومنتوم، ارزش، نوسانات و اندازه.

سودآوری: بهترین شاخص برای سودآوری سهام، که کیفیت نیز نامیده می شود، جریان نقدی است یک شرکت است.

مومنتوم: مومنتوم یک سهم را می توان با درصد تغییر آن در یک بازه زمانی مشخص، اساساً نرخ تغییر آن اندازه گیری کرد.

ارزش: استراتژی‌های مومنتوم به سمت شرکت‌هایی که ارزش کمتری دارند، متمایل است. این بدان معنی است که یک شرکت نسبت قیمت به دفترچه پایینی دارد و قیمت سهام در مقایسه با درآمدی که شرکت کسب می کند پایین است.

نوسان: در سرمایه‌گذاری مومنتوم، نوسانات در رابطه با کل بازار اندازه‌گیری می‌شود. نوسانات زیاد احتمال سودآوری بیشتری دارند اما در مقابل احتمال ضرر هم زیاد می شود. بنابراین باید آگاهانه معامله کنید.

اندازه: سهام شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در استراتژی‌های مومنتوم بهتر از شرکت‌های بزرگتر عمل می‌کنند. سهام با سرمایه کوچک متعلق به شرکت هایی با ارزش کمتر از 2 میلیارد دلار است در حالی که سهام با سرمایه متوسط ​​بین 2 تا 10 میلیارد دلار ارزش دارند. انتخاب این شرکت‌های نسبتا کوچک به‌طور منحصربه‌فردی یک استراتژی مومنتوم نیست.

کنترل ریسک

ریسک معامله باید با جزئیات مورد بررسی قرار گیرد، در غیر این صورت استراتژی مومنتوم شکست خواهد خورد. ریسک های معاملات مومنتوم عبارتند از:

• ورود خیلی زود به یک موقعیت معاملاتی ، قبل از اینکه حرکت مومنتوم تایید شود.
• بستن خیلی دیر موقعیت معاملاتی ، پس از رسیدن به اشباع.
• رصد نکردن بازار مساوی است با از دست دادن تغییر روندها، تغییرات ناگهانی و معکوس، اطلاعات و اخباری که بازار و شما را غافلگیر می کند.
• باز نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در طول شب. سهم ها به ویژه در برابر عوامل خارجی که پس از بسته شدن معاملات آن روز رخ می دهد، حساس هستند، این عوامل می توانند قیمت ها و الگوهای کاملاً متفاوتی را در روز بعد ایجاد کنند.
• ناتوانی در اقدام سریع برای بستن یک موقعیت معاملاتی بد، امیدواری به سهامی که در حال ضرر است همیشه چیز خوبی نیست. در اکثر مواقع امیدواری بیش از حد منجر به از دست دادن کل سرمایه می شود.

بهترین زمان ورود

در معاملات استراتژی مومنتوم تشخیص بهترین نقطه وروود از اهمیت بالایی برخوردار است. بهترین معاملات مومنتوم زمانی اتفاق می‌افتد که یک شوک خبری رخ می‌دهد و باعث حرکت سریع از یک سطح قیمت به سطح دیگر می‌شود و به نوبه خود، سیگنال‌های خرید یا فروش را برای معامله گران هوشیاری که به سرعت وارد معامله می‌شوند و با سودهای سریع پاداش می‌گیرند، ایجاد می‌کند.

ورود در لحظات اولیه بیشترین پاداش را با کمترین ریسک ارائه می دهد در حالی که باید از روندهای قدیمی تر به هر قیمتی اجتناب کرد. برعکس این موضوع در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد، زیرا اکثر معامله‌گران فرصت ورود به پوزیشن معاملاتی را تا اواخر چرخه نمی‌بینند و سپس تا زمانی که بقیه وارد عمل نشوند، عمل نمی‌کنند.

مدیریت معامله

برای تسلط به مدیریت معامله به زمان نیاز دارید. مدیریت معامله در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مدیریت معامله همیشه باید حد سود و ضرر مشخص کنید. دوره نگهداری یک معامله را عاقلانه انتخاب کنید زیرا هر چه مدت زمان بیشتری در معامله باقی بمانید، ریسک ضرر افزایش می یابد. همه افراد به طور یکسان نمی توانند معاملات خود را مدیریت کنند. مدیریت معامله تا حد زیادی به تجربه معامله گر بستگی دارد.

خروج سودآور

اگر این واقعیت را بپذیریم که همه سودهای بازار متعلق به ما نیست، بهتر می توانیم نقطه خروج مناسب را پیدا کنیم. زمانی که قیمت به سرعت در حال حرکت به سمت وضعیت صعودی بیش از حد است، از آن خارج شوید. این افزایش قیمت عجیب اغلب با یک سری کندل ها در نمودار با تایم فریم یک ساعته مشخص می شود. متناوبا، قیمت می‌تواند سومین یا چهارمین انحراف استاندارد باند 20 روزه بولینگر بالا یا پایین را ایجاد کند. اندیکاتور بولینگرباند نقطه خروج را میتواند به خوبی نمایان کند.

همینطور می توان از شکست خط روند برای یافتن نقطه خروج مناسب بهره برد.

مزایای سرمایه گذاری استراتژی مومنتوم

سرمایه‌گذاری مومنتوم می‌تواند برای معامله گری که تیپ شخصیتی مناسبی با این استراتژی دارد و  می‌تواند ریسک‌های موجود را مدیریت کند و همچنین پایبند به قوانین استراتژی باشد، سود زیادی به ارمغان آورد.

سود بالا در مدت زمان کوتاه

سودهای قابل توجهی از سرمایه گذاری مومنتوم به دست می آید. به عنوان مثال، فرض کنید سهامی را در 50 دلار خرید میکنید و به 75 دلار می رسد. چه بهتر از این؟ شما قبل از اینکه قیمت سهام اصلاح شود، با سود 50 درصدی آن را می فروشید. با این کار در طی چند هفته یا چند ماه 50 درصد بازدهی مثبت داشته اید (نه بازده سالانه). با گذشت زمان، افزایش سود با استفاده از سرمایه‌گذاری مومنتوم می‌تواند به طرز شگفت‌آوری بزرگ تر شود.

از نوسانات بازار به نفع خود استفاده کنید

کلید سرمایه‌گذاری مومنتوم، توانایی سرمایه‌گذاری روی روندهای بی‌ثبات بازار است. سرمایه گذاران مومنتوم به دنبال سهامی برای سرمایه گذاری می گردند که در راه صعود هستند و سپس آنها را قبل از شروع به کاهش قیمت ها می فروشند. برای چنین سرمایه گذارانی، جلوتر بودن راهی برای به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه (ROI) است.

بهره بردن از تصمیمات احساسی سایر سرمایه گذاران

سرمایه گذاران مومنتوم به روشی سیستماتیک که شامل یک نقطه خرید و نقطه فروش خاص است، عمل می کند. سرمایه گذاران مومنتوم به جای اینکه مانند بسیاری از سرمایه گذاران توسط واکنش های احساسی به قیمت سهام کنترل شوند، به دنبال استفاده از تغییرات قیمت سهام ناشی از سرمایه گذاران هیجانی هستند.

معایب سرمایه گذاری مومنتوم

با این حال، برای هر اتفاق مثبتی، ممکن است روزهای بد نیز وجود داشته باشد. سرمایه گذاری مومنتوم نیز دارای چندین جنبه منفی است. همان معاوضه ریسک و بازدهی که در سایر استراتژی‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، در سرمایه‌گذاری مومنتوم نیز نقش دارد. مانند قایق‌هایی که می‌خواهند روی قله‌های امواج حرکت کنند، یک سرمایه‌گذار مومنتوم همیشه در معرض خطر این است که زمان خرید را اشتباه زمان‌بندی کند و به زیر آب بیفتد. اکثر سرمایه گذاران مومنتوم این ریسک را به عنوان پرداختی برای احتمال بازدهی بالاتر می پذیرند.

کارمزد بالا

گردش بالای سهام از نظر کارمزد می تواند گران باشد. کارمزدهای بالای معاملات متعدد یک نگرانی اصلی برای اکثر معامله گران تازه کار است.

زمان فشرده

سرمایه گذاران مومنتوم باید جزئیات بازار را روزانه، اگر نه ساعتی، نظارت کنند. از آنجا که آنها با سهام هایی سر و کار دارند که اوج می گیرند و دوباره پایین می آیند، باید زودتر عمل کنند و سریع از معامله خارج شوند. این به این معنی است که تمام بازار را رصد کنید تا ببینید آیا اخبار منفی وجود دارد که باعث به وحشت انداختن سرمایه‌گذاران شود یا خیر.

حساس به بازار

سرمایه‌گذاری مومنتوم در بازار گاوی بهتر عمل می‌کند، زیرا سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری به جمع‌آوری دارایی دارند. در یک بازار نزولی خرسی، حاشیه سود در سرمایه‌گذاری مومنتوم مطابق با افزایش احتیاط سرمایه‌گذاران کاهش می‌یابد.

آیا استراتژی مومنتوم برای شما کار خواهد کرد؟

سرمایه گذاری مومنتوم می تواند کارساز باشد، اما ممکن است برای همه سرمایه گذاران عملی نباشد. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار منفرد، عملکرد سرمایه‌گذاری با سرعت به احتمال زیاد منجر به زیان کلی پرتفوی خواهد شد. وقتی سهام رو به رشدی خریداری می‌کنید یا سهامی را در حال نزول می‌فروشید، نسبت به اخبار قدیمی‌تر از افراد حرفه‌ای در رأس صندوق‌های سرمایه‌گذاری مومنتوم واکنش نشان می‌دهید. آنها از معامله بیرون می آیند و شما و دیگر افراد بدشانس با سرمایه خرد را، رها می کنند. اگر بتوانید آن را به درستی زمان بندی کنید، همچنان باید نسبت به کارمزدهای حاصل از گردش مالی و میزان بازدهی آگاه تر باشید.

جمع بندی

معاملات مومنتوم برای همه مناسب نیست، اما اگر به درستی انجام شود، اغلب می تواند منجر به بازدهی چشمگیر شود. برای معامله در این نوع سبک نیاز به نظم و انضباط شدید است زیرا معاملات باید در اولین نشانه ضعف بسته شوند و وجوه باید فوراً در یک معامله متفاوت که در حال نشان دادن قدرت صعود است، قرار داده شود است. عواملی مانند کارمزد، این نوع معاملات را برای بسیاری از معامله‌گران غیرعملی کرده است، اما این داستان به آرامی در حال تغییر است زیرا کارگزاران و صرافی ها در حال تلاش برای کاهش کارمزد های معاملات هستند. خرید در سقف و فروش در سقف بالاتر هدف معامله گران است، اما این هدف بدون سهم منصفانه از چالش ها به دست نمی آید.

می توانید برای آموزش های بیشتر به صفحه های زیر مراجعه کنید.

• آموزش ترید
• آموزش اسکالپ تریدینگ
• آموزش متاورس
• آموزش مدیریت سرمایه
• آموزش بلاک چین
• بهترین ارز دیجیتال
• آموزش ثبت نام صرافی کوکوین